کوثر جونکوثر جون، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

نورچشمم، ثمره زندگیم

آپاندیس

  دو شب دوری از تو برام مثل سالی گذشت. وقتی بخاطر عمل آپاندیست بستری شدم تمام غمم ، خواب شب تو بود، که مبادا بی تاب شوی ، که مبادا کم خواب شوی ، که مبادا... شب اول به من سخت گذشت و شب دوم به تو سخت تر. شب اول درد عمل و تهوع های بعد از عمل آنقدر بی تابم کرد که چندین بار ملتمسانه از پرستارها خواستم مسکنی ، دارویی تزریق کنند تا شاید کمی ارام تر شوم. اما فردای آن شنیدم که الحمدالله آنشب را کنار پدرت خوب خوابیدی. اما شب دوم که از دردهای من کاسته شده بود ، شما نیمه شب بیدار شده بودی و سراغ مرا گرفته بودی.   دو شب دوری از تو برام مثل سالی گذشت. وقتی بخاطر عمل آپاندیست بستری شدم تمام غمم ، خواب شب تو بود، که مبادا بی تاب شوی...
10 بهمن 1390
1